این روز ها اغلب مشتری ها به کمپین های بازاریابی هدفمند اهمیت نمیدهند، از پاسخگویی به پیشنهاد ها دوری میکنند و کم ترین بازخورد را دارند. در مقابل مشتری ها با هم در تعامل هستند و پیام های کمپانی ها را نادیده میگیرند. در عین حال کارمندان بطور افزایش یابنده ای به عوامل غیر مالی مانند پیشرفت، شناخت، مسئولیت اجتماعی و غیره در انتخاب شغل دقت میکنند.جذب، حفظ و جایگزینی بازنشسته ها از کارهای مهم مدیران هر سازمان میباشد. به همین دلیل سازمان ها تلاش میکنند تا با کارکنان و مشتری ها ارتباط برقرار کنند. دلیلش ساده است، بدون تعامل داشتن تاثیر گذاری برند ها پایین می آید و سازمان های بزرگ کارمندان اصلی خود را از دست میدهند.
تاثیر تعاملات درست بر وفاداری کارمندان
بررسی ها نشان میدهد که کارگران متعهد- کسانی که در پایه ریزی کمپانی شراکت داشته اند 37 درصد بیشتر از سایرین همراه کارفرمای خود باقی میمانند و همینطور انتخاب یک محصول یا توصیه آن به یک دوست بوسیله مشتری وفادار سه برابر بیشتر از سایر مشتری ها است. روش تعاملی بی برنامه محکوم به شکست است. اغلب به دلیل عجله برای برقراری تعامل ،اغلب سازمان ها رویکردی تصادفی دارند. به عنوان مثال، بسیار از سازمان ها بخش روابط عمومی خود را به روش تجارت الکترونیک 10 سال پیش خود اداره میکنند. تعامل موفقیتآمیز نیازمند نه مولفه کلیدی است.
تاثیر تعاملات درست بر وفاداری مشتری
ما چطور به ارتباطات و روابط عمومی اعتماد میکنیم و چگونه از کسل شدن مشتری از دریافت پیام های رسانه جدید جلوگیری کنیم؟ چطور میشود باعث تغییر سازمان و مدیر آن شد؟ مرحله اول این است که به صورت سیستمی به آن نگاه کنیم و بدانیم که روابط عمومی به مجموعه ای از بلوک ها نیاز دارد. من آنها را به سه دسته تقسیم میکنم: ارزشهای مردم محور، سبک تحویل و ارتباطات و انجام در زمان مناسب. اهمیت برپایه روابط عمومی نقطه شروع است. یک کمپانی لازم است مشتریان و کارمندانش را به درستی درک کند. عناصر کلیدی در اینجا فرهنگ، جامعه و اعتبار است. فرهنگ درباره باید ها و نباید های اجتماعی، اولویتهای ارتباطی و چشمانداز جهانی است. در سطح سازمانی، این شامل اثرگذارترین روش رهبری است و اینکه کارگران چطور کارکنان باهم تعامل کنند. در برخورد با مشتری شامل درک تقسیم بندی مشتری، آمادگی دیجیتال و علاقه مندی به شرکت کردن است. جامعه روی ذینفعان داخلی و خارجی متمرکز است.هرکدام از سهام داران نیاز متفاوتی نسبت به دیگری میباشد. اعتبار شامل اعتماد به درآمد است. اعتبار از طریق نفوذ، شهرت، سوابق و تخصص بوجود می آید. هنجارها تنها کافی نیستند، برای اینکه روابط عمومی ما موفقیت آمیز باشد نیاز داریم تا تحول ارتباطات را درک کنیم. این سبک ترکیب کانال، بازاریابی محتوا و سرعت است. کانال اشاره به استفاده از تعامل چهرهبه چهره، خردهفروشی، موبایل، اجتماعی، وب، کیوسک، مجازی و تصویری دارد.بازاریابی محتوا میتواند داخلی، ایجاد شده بوسیله کاربر، اخبار تولید شود و یا تحلیلی باشد و در آخر سرعت به فراوانی تعاملات اشاره دارد که موقت، زمانبندی و یا مستمر است. آخرین قسمت انتخاب زمان درست برای تعاملات و روابط عمومی است.
مدل جدید تعاملات با مرگ B2B و B2C
ظهور شبکههای بسیار ویروسی شبکههایp2p (مردم به مردم) باعث تغییر همیشگی مفهوم مشتری و کارکنان شده است. رسانههای اجتماعی، شبکههای اجتماعی و جابهجاییها نویدبخش مرگ B2B و B2C است. حرکت به سمت تعامل اولین قدم ورود به دنیایp2p است.
نتیجه گیری
برای موفقیت در کمپین ها نیازمند تعاملات قوی با کارمندان و بخصوص با مشتریان خود هستیم، که اینکار نیازمند برنامه ریزی دقیق میباشد و بدون برنامه ریزی عملا چنین کاری ممکن است و ریسک شکست در آن بالاست.