روايت شهيدي كه گفت روي مزارم بنويسيد يا زهرا (س)

مرتضي نجفي قدسي روايت شهيدي كه گفت روي مزارم بنويسيد يا زهرا (س) تهران- ايرنا- شهيد محمدرضا تورجي زاده هم فرمانده گردان در جبهه بود و هم مداح اهل بيت و در بيشتر مداحي هايش مصيبت هاي حضرت زهرا (س) مي خواند و وصيت كرد كه اگر جسمي از او باقي ماند، روي سنگ قبرش بنويسند يا زهرا (س). در ايام فاطميه، رزمندگان اسلام در جبهه ها حال و هواي خاص و پرشوري داشتند. بسياري از عمليات ها با رمز يا زهرا (س) آغاز مي شد. در بسياري از سربندهاي رزمندگان كلمه يا زهرا بود. فرصت ايام فاطميه، عشق رزمندگان اسلام به حضرت صديقه كبري، فاطمه زهرا (س) را بيشتر آشكار مي كرد و رزمندگان اسلام در پرتو توسل به حضرت زهرا (س) نيرويي قوي بدست مي آوردند كه پيروزي آنان را تضمين مي كرد. يكي از شهدايي كه براي بسياري از رزمندگان، اسوه و الگو بود شهيد محمدرضا تورجي زاده فرمانده گردان يا زهرا (س) از لشكر امام حسين (ع) بود. اين شهيد والامقام در كسب طهارت نفس و پاكي و ايمان و معنويت بسيار كوشا بود. او به حضرت زهرا (س) علاقه بسياري داشت و در عين حال كه فرمانده گردان بود، يك مداح اهل بيت (ع) هم بود و در غالب مداحي هايش از مصائب حضرت زهرا (س) مي خواند و در وصيت نامه اش نيز وصيت كرد كه اگر جسمي از او باقي ماند، روي سنگ قبرش بنويسند يا زهرا (س). شهيد تورجي زاده به نماز اول وقت بسيار اهميت مي داد و پيوسته قرآن مي خواند و با قرآن مأنوس بود. او بارها مجروح شد ولي هر بار قبل از بهبودي كامل مجدداً به جبهه باز مي گشت؛ به طوري كه در بين دوستانش به شهيد زنده معروف بود. نقل است كه روزي در خط مقدم جبهه، كارها گره خورده بود. خيلي از بچه ها پرپر شده بودند و خيلي از آنها هم مجروح شدند و شهيد حاج حسين خرازي فرمانده لشكر امام حسين (ع) خيلي بي قراري مي كرد امّا به روي خودش نمي آورد و خيلي ها داشتند باور مي كردند كه اينجا آخر خط است و يك وضع عجيب و نگران كننده اي شده بود. در اين احوال ناگهان خرازي فرمانده لشكر، بي سيم چي را فرا مي خواند و مي گويد تورجي زاده فرمانده گردان يا زهرا (س) را پيدا كن و بعد از پيدا كردن او، حاج حسين بي سيم را مي گيرد و از پشت بي سيم با حالت بغض و گريه مي گويد تورجي زاده! چند خط روضه حضرت زهرا (س) برايم بخوان! تورجي زاده هم شروع كرد و گفت در بين آن ديوار و در، زهرا صدا مي زد پدر؛ دنبال حيدر مي دويد، از پهلويش خون مي چكيد؛ زهراي من، زهراي من. شهيد خرازي با شنيدن همين مقدار روضه حضرت زهرا (س) از پشت بي سيم، از شدت تضرع و ابتهال، از هوش مي رود و وضع عجيبي در جبهه حاكم مي شود و مابقي رزمندگان با روحيه اي بالا به خط دشمن زده و عراقي ها را تار و مار مي كنند و در حقيقت با توسل به حضرت زهرا (س) گره كار باز مي شود. شهيد تورجي زاده در وصيت نامه اش مي نويسد نهايت و اوج محبت، فاني شدن است و من فاني في الله هستم! همه بايد برويم كه انا لله و انا اليه راجعون! تورجي زاده در 23 تير 1343 در شهر اصفهان به دنيا آمد و از سال 1361 در جبهه ها حضور يافت و در عمليات هاي: والفجر يك، محرم، خيبر، بدر، والفجر هشت و عمليات كربلاي پنج شركت داشت و سرانجام در پنجم ارديبهشت 1366 در منطقه عملياتي كربلاي 10 (بانه) بر اثر اصابت تركش ناشي از انفجار خمپاره به پهلوي چپ و بازوي راست به خيل شهدا پيوست و در گلستان شهداي اصفهان آرميد و مزارش زيارتگاه مردم است. خادم قرآن و كارشناس رسانه